- حاشیه نویس
- محشی، نویسنده حواشی
معنی حاشیه نویس - جستجوی لغت در جدول جو
- حاشیه نویس
- کسی که بر کتابی حاشیه می نویسد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کناره نشین کسی که در کنار مجلس نشیند
کناره نشین، کسی که کنار مجلس می نشیند
کسی که مطالب را با ماشین تحریر تایپ می کند
نویسگر آنکه بوسیله ماشین تحریر مطالب را نویسد
((~. نِ))
فرهنگ فارسی معین
آن که در فعالیت گروهی شرکت نمی کند، آن که در حاشیه شهر سکونت دارد، کسی که در کنار مجلس نشیند
((نِ))
فرهنگ فارسی معین
کسی که (معمولاً در اداره ها یا مؤسسه ها) نوشته ها را به وسیله ماشین تحریر ماشین می کند
digitador
maszynistka
машинистка
друкарка
typist
Schreibkraft
mecanógrafo
dactylographe
dattilografo
टाइपिस्ट
টাইপিস্ট
juru ketik
daktilograf
mpiga chapa
כַּתָּבָן
พนักงานพิมพ์ดีด
كاتبة آلة كاتبةٍ
مشین نویس